تاریخ تجاوز و نقض حقوق بشر در آمریکا امروزی نیست، بلکه مادرزادی است! بلافاصله بعد از اعلام استقلال، جنگهایی را علیه ملتهای مختلف شروع کردند. از سال1776 تا الان یعنی در 239 سال، ارتش آمریکا به 70 ملت حمله کرده است و فقط 21 سال استراحت کرده و جنگ اساسی (Major War) نداشته است.
سخن از حقوق بشر از آمریکا و به دنبال آن تهیه و ارائه گزارش های ضدحقوق بشری از کشورهای مستقل و قدرتمند برای تحت فشار قرار دادن این کشورها از سوی این جنایتکار بین المللی، مصداق « دو کلام هم بشنو از مادر عروس» ! است.
کشوری که سیاستمداران آن به نقض پیمان های بینالمللی، نقض حقوق بشر به ویژه زنان و کودکان نه فقط در گستره ملی بلکه عرصه بین المللی، متهم است در دادگاه اذهان بیدار و آگاه؛ مجرم خطرناکی در جنایات حقوق بشری شناخته می شود.
در تعریف حقوق بشر آمده است: «حقوق بشر اساسیترین و ابتداییترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهرهمند میشود، مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بینالمللی این حقوق ویژگیهایی همچون جهان شمول بودن، سلب ناشدنی، انتقال ناپذیری، تفکیکناپذیری، عدم تبعیض و برابری طلبی، به هم پیوستگی و در هم تنیدگی را دارا است. از این رو به تمامی افرد در هر جایی از جهان تعلق دارد و هیچکس را نمیتوان به صرف منطقه جغرافیایی که در آن زیست میکند، از حقوق بشر محروم کرد. ضمن اینکه همه? افراد فارغ از عواملی چون نژاد، ملیت، جنسیت و غیره در برخورداری از این حقوق با هم برابر و یکسانند و در این خصوص کسی را بر دیگری برتری نیست. این حقوق شامل حقوق طبیعی یا حقوق قانونی که در قوانین ملی و بینالمللی موجودند میشود.»
بر اساس این تعریف آیا آمریکا می تواند خود را از اتهام نقض حقوق بشر با استناد به آمار سرسام آور خشونت علیه زنان در ایالات خود تبرئه کند؟ این کشور مقام اول شیوع تجاوز را در جهان داراست. طبق اعلام دفتر آمارهای قضایی آمریکا، 99 درصد متجاوزین را مردها تشکیل میدهند و از بین قربانیان، 91 درصد زنان و 9 درصد مرد هستند. طبق بررسی مرکز ملی خشونت علیه زنان، یک نفر از 6 زن و یک نفر از 33 مرد آمریکایی یک مورد اقدام به تجاوز یا تجاوز کامل را در زندگیشان تجربه کردهاند. بیش از یک چهارم زنان در سنت نوجوانی و اوایل جوانی اعلام کردهاند که بعد از 14 سالگی، مورد حمله به نیت تجاوز یا تجاوز کامل قرار گرفتهاند. از این همه، فقط 16 درصد آنها گزارش شدهاند. تجاوزهای علنی در آمریکا رایج نیست، و بیشتر موارد تجاوز در خانهها انجام میگیرد.
شاهکار دیگر بزرگترین جنایتکار حقوق بشر در حق جامعه زنان آمریکایی از این قرار است: ( تعرض فیزیکی، خشونت کلامی و روانی( فحاشی و تهمت زدن و ..) ، ایجاد ترس و ارعاب، اجبار به سقط جنین، استخدام زنان در مشاغل سخت و سطح پایین و در نهایت لیستی گسترده از بیشترین آسیب های روحی، جسمی و روانی به زن با پیاده کردن تفکر فمینیستی بر افکار جامعه و ..
به این موارد می توان نقض حقوق مهاجرین را نیز اضافه کرد که دیگر کارنامه آمریکائیان را در مهمان کُشی و آزار مهاجران، سیاه تر از قبل می کند.
به گزارش پایگاه خبری «وال استریت ژورنال» در تاریخ 18 آگوست 2009، درمجموع 104 تن از مهاجرانی که در بازداشت سازمان امور گمرکی و مهاجرت آمریکا بودهاند جان خودشان را از دست دادهاند.
از سوی دیگر برخی از گزارشها نیز حکایت از تجاوز جنسی گسترده به مهاجرین در بازداشتگاهها و زندانهای آمریکا دارد. بسیاری از قربانیان تجاوز یا جرات شکایت کردن را ندارند و یا فرصت آن را پیدا نمیکنندو صدایشان به جایی نمیرسد.
این مسائل درحالی در آمریکا مطرح میشود که برخی گروههای حقوق بشر دیگر از قوانین سختگیرانه و سرکوبگرانه اخیر در ایالت آریزونا علیه مهاجران به شدت انتقاد و این قوانین را نقض آشکار حقوق بشر و تبعیض نژادی توصیف کردند.
تاریخ تجاوز و نقض حقوق بشر در آمریکا امروزی نیست، بلکه مادرزادی است! چرا که در اعلامیه استقلال آمریکا که در 1773 میلادی که توسط توماس جفرسون(Thomas Jefferson) سومین رئیس جمهور آمریکا نوشت شد، در کمال تعجب صحبت از آزادی است! اما اسناد خود آمریکا بر این اذعان دارد که نه تنها همین فرد ـ توماس جفرسون ـ حداقل 200 برده داشت بلکه از 56 عضو کنگره قارهای 41 نفر بردهدار بودند!
بلافاصله بعد از اعلام استقلال، جنگهایی را علیه ملتهای مختلف شروع کردند. از سال1776 تا الان یعنی در 239 سال، ارتش آمریکا به 70 ملت حمله کرده است و فقط 21 سال استراحت کرده و جنگ اساسی (Major War) نداشته است.
75درصد از 44 رئیس جمهور آمریکا از افسران آمریکایی بودند با کارنامه ای که مملو از جنایات جنگی است، جنایاتی که در پس حمله صورت گرفته است نه دفاع از خود! و جالب تر اینکه این مباحث مختص ارتش است و نقش سازمانهای جاسوسی در جنایات آمریکا را می توان به صورت جداگانه بررسی کرد.
آمریکای مدافع حقوق بشر! خود متعرف است که ما( آمریکائیان) مانند فرانسه نیستم؛ ماننند مادرمان انگلیس هم نیستیم! چرا که فرانسویها به 80 ملت حمله کردهاند و انگلیس از مجموعه 205 کشور به 193 کشور حمله کرده و برخی را به استعمار و استثمار خودش در آورده است! در کتاب «کشورهایی که انگلیس به آنها تجاوز کرده است» میخوانیم که اکنون 193 کشور عضو سازمان ملل هستند و از بین آنها انگلیس به 171 کشور تجاوز کرده یعنی از هر 10 کشور به 9 کشور حمله کرده است.
با این آمار وحشیانه از قتل، تجاوز، لشکرکشی به کشورهای دیگر حتی کشورهایی در قاره های دیگر، می توان گفت: وقتی آمریکا دم از حقوق بشر می زند یعنی صحبت از حقوق بشر آمریکایی می کند! حقوق بشری که چون کالبدی فارغ از روح، در دستان آمریکا بالا و پایین می شود و در هر بار آن را به نوعی می رقصاند.
جنایات آمریکا رخ داده در یک برهه زمانی یا در جنایاتی در زمامداری شخصی خاص نیست و نیفتاده است بلکه سیاستمداران آمریکایی هر چه زبانشان به خشونت باز تر و هر چه اندیشه هایشان وحشیانه تر و خواسته هایشان خودکامه تر و نگاهشان نژادپرستانه تر باشد امکان رسیدن به قدرت بیشتری را دارند و این کلام با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و قدرت گرفتن هلاری کلینتون و ترامپ به صداقت و واقعیت بسیار نزدیک است.
جنایات سربازان، مستشاران، سیاستمداران آمریکایی بارها و بارها در طول حیات این کشور تکرار شده و می شود؛ از دست داشتن در ترور شخصیت های مختلف وتا آتش افزوی جنگ های خانمان سوز در عراق، سوریه، بحرین، یمن گرفته تا کشتار و نسل کشی در فلسطین به دست اسرائیل غاصب، یا کشته شدن مسلمانان میانمار در سکوت این مدعیان حقوق بشر و سکوت آزار دهنده آنان در برابر نقض حقوق زنان و مردان مسلمان مهاجر و بومی کشورها در اقصی نقاط جهان.
آماری که فهرستی بیش از 100 جنایت جنگی و دخالت آمریکا در کمتر از یک قرن دارد.
طبق آمار صندوق کودکان ملل متحد (یونسف) 900 کودک در خشونتها و درگیریهای سال 2015 در یمن کشته شدهاند و این یعنی کودکان یمنی یکسوم از کل کشتهها و حدود یکچهارم از کل زخمیهای غیرنظامیان یمن را تشکیل میدهند. عربستان مجری این حملات وحشیانه به یمن تحت حمایت شدید آمریکا دست به چنین جنایاتی زده و صدالبته در پایمال شدن حقوق این انسان های بی گناه آمریکا خفقان گرفته است.! همینطور در مورد کشته ، آواره و مفقود شدن کودکان سوری و گذران زندگی سخت مادران سوری در ترس تجاوز و ..
این ها مواردی است که حقوق بشر آمریکایی چشمی برای دیدن آن ندارد اما حجاب زن مسلمان را در جامعه ای تحت لوای دستورات دین مبین اسلام نقض حقوق بشر می داند، اعدام سوداگران مرگ را نقض حقوق بشر می داند، نگاه اسلامی و عزت مند به حضور اجتماعی زن مسلمان و حفظ حرمت او را نقض حقوق زن می داند، در کل آمریکا هر آنچه باعث قدرت و قوام و توسعه یک کشور و احساس استقلال و امنیت همه جانبه آن ها شود را با برجسب حقوق بشری می راند و به دنبال دفع آن است!
شاهد این مدعا تلاش برای ایجاد اسلام هراسی بیشتر در جامعه غربی است که یکی از مؤثرترین راه های آن فشار بیشتر بر زنان و مردان مسلمان است که منجر به ضایع شدن حقوق انسانی آنها می شود.
مثلا یک خط تلفن ویژه برای ثبت حوادث ناشی از اسلامهراسی در هلند وجود دارد که در سال گذشته، با افزایش تعداد گزارشها مواجه بوده است. به گزارش روزنامه «Dutch News» این خط تلفن با عنوان «ملد اسلاموفوبی» در سال گذشته 158 مورد خشونت فیزیکی و لفظی علیه مسلمانان را ثبت کرده است. بیشتر این گزارشها در ماه ژانویه و پس از حمله تروریستی به دفتر نشریه شارلی ابدو در پاریس انجام گرفت.
موج دوم این حملات نیز در ماه نوامبر و پس از حملات تروریستی مجدد به پاریس آغاز شد. این افزایش تعداد گزارشها در حالی است که بسیاری از مسلمانان از ارائه گزارش در مورد تجربیات تلخ خود از اهانتها و تعصبات موجود خودداری میکنند.
در دو سوم این گزارشها، زنان با حجاب قربانی حملات اسلامستیزانه بودهاند. از هر ده حمله به زنان مسلمان نیز سه حمله نیز فیزیکی بوده و اکثر این حملات نیز از سوی مردان سفیدپوست صورت گرفته است.
این گزارشها همچنین حاکی از آن است که بسیاری از این اتفاقها به خاطر عدم اطمینان و نداشتن امید به نتیجهای متفاوت، به پلیس گزارش داده نمیشوند.
اینجاست که باید چشم ها روشن و گوش ها شنوا و بصیرت ها به کارگرفته شود تا با دستی پر از جنایات ضدبشری آمریکا در تقابلی به مثل حقوقدانان و فعالان حقوق بشری به دنبال تفهیم اتهام به این شیطان نادان بوده و او را به دست محکمه های جنایات جنگی و .. بکشانند، سکوت و برخورد منفعلانه در این زمینه نمی تواند، راهگشا باشد.
منیره غلامی توکلی
انتهای پیام/